کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو وطفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله …
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو وطفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله …
زائری بارانی ام ، آقا به دادم می رسی؟/بی پناهم خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام/ضامن چشمان آهوها ، به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند /گنبد و گلدسته هایت را ، به دادم می رسی؟
ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی /پهنه آبی ترین دریا ، به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب های سیاه عمر من/ماه من ، ای ماه من ، آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام/هشتمین دردانه زهرا ، به دادم می رسی؟
باز هم مشهد ، مسافرها ، هیاهوی حرم/یک نفر فریاد زد : آقا به دادم می رسی؟
هدف از آفرینش جهان، چیزی است که جز با وجود پیامبر صلی الله علیه وآله تحقق نمی یابد. از دیدگاه قرآن، همه جهان برای انسان آفریده شده است. بقره، آیه 29.و 1_انسان نیز برای بندگی آفریده شده است.2 _حقیقیت عبادت خداوند، در میان انسان ها محقق نمی شود؛ جز با هدایت پیامبران و نبی اکرم که خاتم انبیا و پیام آور دین کامل الهی است. بنابراین، عبادت خداوند، جز با وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در میان بندگان، محقق نمی شود.
2. پیامبر صلی الله علیه وآله می تواند تمام هدف از آفرینش جهان را در خود جلوه گر کند و آن هدف را به صورت کامل، در خود محقق سازد. هدف آفرینش جهان، بندگی انسان است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به دلیل این که کامل ترین انسان هاست، کامل ترین بنده نیز می باشد. از این رو، آن حضرت، هدف از خلقت جهان را به معنای تمام و کمال در وجود خود محقق ساخته است و دیگر انسان ها نیز هر یک به اندازه مرتبه کمالشان، آن هدف را محقق کرده اند.
3 پیامبر صلی الله علیه وآله غرض اصلی خدا از آفرینش جهان بوده است و دیگران از طفیلی پیامبر صلی الله علیه وآله خلق شده اند. طبق معنای قبلی، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله کسی است که هدف از آفرینش جهان را به طور کمال، در خود محقق ساخته است؛ اما برای این که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بتواند در این دنیا، چنین کمالی را در خود محقّق سازد، باید همه مردم این جهان، آفریده می شدند و همه انسان ها - چه موءمنان و چه کافران و حتی دشمنان پیامبر و دوستان آن حضرت - باید خلق می شدند؛ تا پیامبر اکرم مجال رشد و تکامل پیدا می کرد و می توانست قابلیت های خود را به فعلیت برساند. البته این سخن به این معنا نیست که دشمنان از روی جبر با آن حضرت دشمنی کرده اند؛ بلکه وجود انسان هایی برای تحقق کمال اختیاری پیامبر صلی الله علیه وآله نیاز است و آن حضرت می تواند در فضای میان آنان - چه فضای دوستی و چه دشمنی - در مسیر رشد و تکامل خود قرار گیرد. انسان های دیگر نیز هر یک به اندازه مرتبه کمالشان، غرض از خلقت هستند؛ یعنی، هر اندازه که کمال آنان بیشتر باشد، غرض اصلی از خلقت نیز به آنان بیشتر تعلق می گیرد و هر اندازه نقصان داشته باشند، به همان اندازه طفیلی اند و غرض به طور عرضی به آنان تعلق گرفته است.
این سه معنا، با یکدیگر منافاتی ندارند و همه آنها با هم سازگارند. خداوند می خواهد همه انسان ها به کمال نهایی برسند و این کمال، متوقف بر اطاعت از دین است و دین را پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آورده است. از سوی دیگر، هر انسانی، به اندازه ای که به کمال می رسد، هدف از آفرینش را در خود محقق ساخته و در کوتاهی های خود و نقصان اختیاری اش، از هدف خلقت، دور شده است. پس وجود این نقصان ها، غرض اصلی نیست؛ بلکه به تبع و بالعرض، امکان وجود پیدا کرده است.
امام حسین (علیه السلام )برای معرفی و شناساندن صحیح و دقیق حضرت مهدی ( علیه السلام )ویژگی های آن حضرت را به این بیان می کند: در زندگی قائم ، سنتهایی از پیامبران وجود دارد: سنتی از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی وایوب و حضرت محمد (صلی الله علیه واله )اما از نوح طول عمر است ، و اما از ابراهیم،ولادیت پنهان و دوری از مردم است، واما از موسی ،و اهمه داشتن و غیبت کردن است ،و از عیسی ،اختلاف مردم در وجود اوست، واز ایوب ،گشایش پس از امایش و گرفتاری است و از محمد( صلی الله علیه واله ) قیام با شمشیر است.
مرکز حلقه عشاق تویی درهمه خلق جهان طاق تویی
انبیاء مستِ ولایت بودند همه مشتاق لقایت بوده اند
شک ندارم که گدایت بوده اند همه محتاج عطایت بوده اند
همه در ذات تو حیران مانده اند بلکه انگشت به دندان مانده اند